پايه های فكری تقريب

دعوت به تقريب مذاهب بر پايه ها واصول فكري متعددي مبتني است كه همه ريشه در كتاب وسنت دارد و يا از پشتوانه رعايت مصالح امت كه امري مورد پذيرش عقلا استبرخوردار می باشد، برخي از اين مبانی عبارت اند از:

۱ ـ اصول مشترك

تعدد مذاهب به طور طبيعی نشان از اختلاف مسلمانان در پاره ای از باورهايكلامی و فقهی دارد. كه اين نتيجه طبيعی آزادی اجتهاد واختلاف انسانها در برداشت هاي فكري تحت تأثير ظروف و شرايط تربيتي است. ولي نبايد فراموش كرد كه اصول اعتقادي، كلامي، فقهي واخلاقي ما وجه اشتراك بسيار دارد. برخي از علما مشتركات را تا ۹۵ درصددر امور فقهي وحتي اعتقادي برآورد مي كنند. اين امر در مورد امور اخلاقي تقريباً به صد در صد مي رسد.

در اصول و پايه هاي عقيدتي، ايمان به خداوند متعال، صفات الهي، ارسال رسل، انزال كتب، بهشت، جهنم، جزاي اعمال و…ونيز ضروريات شريعت از نماز و روزهوقبله، حج و زكات و امر به معروف و نهي از منكر همه يك نوع مي انديشيم و باور داريم. اختلاف، در فروع و شاخه هاي اين مسائلاست: مثل توحيد صفات، حدود عصمت، اجزاي وضو و… تكيهبر اصول و عناصر مشترك در عقيده و عمل از اركان وحدت اسلامي و تقريب مذاهب است.

۲ ـ اصل وحدت

اصل وحدت مسلمانان وامت واحده بودن آنان ريشه در قرآن و سنت نبوي وسيره ائمه مسلمين دارد. گذشته از آيات فراوان و روايات بسيار كه ضرورتي براي ذكر و تكرار آن نمي بينيم سيرة اميرالمؤمنين وائمه معصومين عليهمصلوات اله اجمعين الگوي عملي ولازم الاتباع ما است.

امير المؤمنين با اينكه بطور قطع خلافت را حق خود مي دانست اما مي فرمود:

«فلما مضى عليه السلام تنازع المسلمون الامر من بعده. فو الله ما كان يلقى في روعى ولا يخطر ببالي ان العرب تزعج هذا الامر من بعدهـ صلى الله عليه و آله وسلم ـ عن اهل بيته ولا انهم منحوه عني من بعده. فما راعنى الا انثيال الناس على فلان يبايعونه فامسكت  يدىحتى رأيت راجعة الناس قد رجعت عنالاسلام يدعون الى محق دين محمد ـ صلى آلله عليه وآله وسلم ـ فخشيت ان لم انصر الاسلام واهله ان ارى فيه ثلما او هدما تكون المصيبة به على اعظم من فوت ولايتكم التي انما هي متاع ايام قلائل، يزول منها ماكان، كما يزول السراب، او كما يتقشع السحاب فنهضت في تلك الاحداث حتى زاح الباطل وزهق واطمأن الدين وتنهنه»

والبته كه آن حضرت در تمامي مدت خلافت خلفا بر بيعتش وفادار بود. خيرخواهی جامعة اسلامي، نصيحت خلفا، ارائه مشورت صادقانه به آنها، اجازه به اصحاب و يارانش براي تصدي منصبهاي حكومتي و كمك به خلفا و… همه نشان از تقدم مصالح عامه بر منافع شخصي بود.

اين شيوه در سيرة فرزندانآن حضرت امام مجتبى و امام حسين و نيز امام چهارم زين العابدين و امام باقر عليهم السلام ادامه يافت. دعاي امام چهارم براي اهل ثغور در صحيفه طيبه اش و نيز كمك امام باقر به دولت اموي در امر ايجاد سكه رايج اسلامي گواه اين  امر است.

۳ ـاصل اخوت و برادری بين مسلمانان

شيوه رفتار ائمة معصومين با مخالفين وسفارش هايشان به شيعيان براي حسن همزيستي و حفظ روابط برادرانه بيشتر از آن است كه در اين مختصر بگنجدولي از باب نمونه به چند حديث شريف اين گفتار را متبرك مي سازم.

ـ عن ابي عبدالله(عليه السلام) انه قال:من صلي معهم في الصف الاول كان كمن صلى خلف رسول الله (صلى الله عليه وآله) في الصف الاول (وسائل، ج ۸، باب ۵، ص ۲۹۹)

ـ وعنه عليه السلام: اوصيكم بتقوى الله عزوجل ولا تحملوا الناس على اكتافكمفتذلوا  ان الله تبارك وتعالى يقول في كتابه  «وقولوا للناس حسنا» ثم قال: عودوا  مرضاهم واشهدوا جنائزهم. واشهدوا لهم وعليهم، وصلوا معهم في مساجدهم (وسائل، ج ۸، باب ۵، ح ۸، ص ۳۰۱)

و عن معاوية ابن وهب قال: قلت له: كيف ينبغي لنا ان نصنع فيما بيننا وبين قومنا بين خطائنا من الناس ممن ليسوا على امرنا؟ قال تنظرون الى ائمتكم الذين تقتدون بهم فتصنعون ما يصنعون، فوالله انهم ليعودون مرضاهم ويشهدون جنائزهم ويقيمون الشهادة لهم وعليهم ويؤدون الامانة اليهم.

۴ ـ مصالح عاليه امت اسلامی

شكي نيست كه شيوه رفتاري اميرمؤمنان با خلفاي هم عصر خويش ونيز سفارشات ائمه معصومين عليهم السلام به شيعيان علاوه بر همه ريشه هاي قرآني مبتني بر يك اصل اساسي بوده وآن تقدم مصالح امتاسلام بر مصالح ومنافع شخصي، گروهي وحتي مذهبي. امروزه نيز كه تهاجم و تكالب استكبار بر امت اسلام سراسر جهان اسلام از شرق آسيا تا غرب افريقا و در خود آمريكا و اروپا اقليت هاي  اسلامي را فرا گرفته و به اصطلاح دشمن بيخ گوش ما در كمين نشسته قطعا مصلحت ما در ائتلاف، ترك منارعه، همكاري وتعاون است نه در اختلافو تنازع و خرده گيري از يكديگر. اين شيوه اي است كه بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران حضرت امام خميني قدس الله نفسه الزكية پيوستهبه آن سفارش مي فرمودند و در فتاوايايشان مخصوصا پيرامون احكام حج، نماز جماعت و… پايبنديبه آن كاملا آشكار و روشن است.