آيا وحدت اسلامي به معناي كوتاه آمدن از عقايد خود است؟

 

در ابتدا باید معلوم کنیم که مقصود ما از وحدت مسلمانان چیست؟ آیا مقصود این است که مسلمانان از مذهب خود دست بردارند و به مذهب دیگری اعتقاد پیدا کنند و عمل نمایند؟ نه، مقصود این نیست. ما وقتی به وحدت دعوت می کنیم، مقصود ما این نیست که فِرَق مسلمین اعم از شیعه و سنی یا فِرَقی که داخل تشیع و تسنن هستند، موظف و مجبورند که از عقیده ی خود دست بردارند و به عقیده ی سومی یا به عقیده ی طرف مقابل، گرایش پیدا کنند. این، چیزی است که به تحقیق و تفحص و مطالعه ی هر کسی وابسته است و بینه و بین اللَّه تکلیف اوست. بحث ما این نیست. بحث ما این است که می خواهیم به همه ی مسلمانان از شیعه و سنی بگوییم و تذکر بدهیم که شما نقاط مشترک و نقاط اختلاف و افتراق دارید. در بعضی چیزها، با هم شریکید و یک طور فکر و عمل می کنید و در بعضی چیزها، هر فرقه روش خود را دارد. نکته این است که آن نقاط اشتراک بیشتر از نقاط افتراق است. یعنی همه ی مسلمین، به خدای واحد و قبله ی واحد و پیامبر واحد و احکام و نماز و روزه و زکات و حج اعتقاد دارند. … مسلمانان بیایند با هم متحد بشوند و با یکدیگر دشمنی نکنند.
محور هم کتاب خدا و سنت نبیّ اکرم (صلّی اللَّه علیه واله وسلّم) و شریعت اسلامی باشد. این حرف، حرف بدی نیست. این حرف، حرفی است که هر عاقل بی غرض و منصفی، آن را قبول خواهد کرد.
( بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اقشار مختلف مردم و مسئولان و جمعی از شیعیان استان سرحدّ پاکستان‌ ۱۹ مهر  ۱۳۶۸

 

مراد ما این نیست که همه را به یک مذهب فرا بخوانیم و مذهب شیعه را در مذهب سنت درآمیزیم یا مذهب سنت را در مذهب شیعه، مراد و هدف ما این است مسلمانان با یکدیگر، همکاری کنند، همکاری مهرورزانه. عصبیت را کنار بگذارند و از هرگونه بدگمانی بپرهیزند. این امر سبب خواهد شد که اندیشه به گونه آزاد شکل یابد و دستیابی به حقیقت بدون ترس و نگرانی امکان پذیر باشد.
 (شیخ محمود شلتوت  (رضوی، ۳۴) فصلنامه علمی تخصصی حبل المتین مقاله ۷، دوره چهارم، شماره دهم (ویژه گفتگوی مذهبی)، بهار ۱۳۹۴

 

هيچ كس تا حالا چنين تعريفي از تقريب ارائه نداده است. كسي نگفته ما دست از اعتقادات خود برداريم بلكه ما به فرقه سبّيه   مي¬گوييم دست از فحاشي و توهين برداريد. ائمه «ع» همه اهل ادب و منطق بودند نه فحاشي.
وقتي دكتر فهّام شيخ بزرگ الازهر به ايران آمد، علامه قمي دبيركل دارالتقريب در حضور علماي شيعه و سني صحبت كرد. ايشان گفت من همانطور كه در قاهره بارها گفتم ما قائل به وحدت با حفظ كيان طرفين هستيم. يعني ما شيعيان قائل به امامت و خلافت منصوص و معصوم هستيم و اهل سنت هم قائل به خلافت انتخابي و غيرمعصوم هستند. ما كجا از مسئله امامت و خلافت كوتاه آمديم؟
 (حجت الاسلام عبدالكريم بي¬آزار شيرازي – سایت اخوت)

 

مفهوم اتحاد اسلامی که در صد سال اخیر میان علما و فضلای مؤمن و روشنفکر اسلامی مطرح است این نیست که فرقه های اسلامی به خاطر اتحاد اسلامی از اصول اعتقادی و یا غیر اعتقادی خود صرف نظر کنند و به اصطلاح مشترکات همه فرق را بگیرند و مختصات همه را کنار بگذارند. چه این کار نه منطقی است و نه عملی.
چگونه ممکن است از پیروان یک مذهب تقاضا کرد که به خاطر مصلحت حفظ وحدت اسلام و مسلمین، از فلان اصل اعتقادی یا عملی خود که به هر حال به نظر خود آن را جزء متن اسلام می داند صرف نظر کند؟ در حکم این است که از او بخواهیم به نام اسلام از جزئی از اسلام چشم بپوشد.
اخذ مشترکات اسلامی و طرد مختصات هر فرقه ای نوعی خرق اجماع مرکّب است و محصول آن چیزی است که قطعاً غیر از اسلام واقعی است، زیرا بالاخره مختصات یکی از فرق جزء متن اسلام است و اسلام مجرد از همه این مشخصات و ممیزات و مختصات وجود ندارد.
(استاد شهید مطهری در مقدمه کتاب امامت و رهبری)