آیت الله کاشف الغطاء مبارز خستگی ناپذیر عرصه تقریب

 

 

در سده های اخیر جهان اسلام شخصیت های بسیاری به خود دیده است که منشاء اثر بوده و در تاریخ ماندگار شده اند .یکی از آن شخصیت ها آیت الله محمدحسین کاشف الغطاء است . اندیشمندی که فعالیت ها و افکارش تاثیر به سزایی در زمینه تقریب مذاهب اسلامی داشت .

۱۸ ذی القعده سالروز درگذشت طلایه دار تقریب آیت الله محمدحسین کاشف الغطاء نجفی می باشد به این مناسبتی یادداشت ذیل از حجت الاسلام والمسلمین حمید مبلغی مدیر گروه تاریخ و سیره تقدیم می گردد:

تاريخ خاطره ي خوبي از خاندان كاشف الغطاء دارد. دانشمندان فرهيخته و نويسندگان فرزانه در زمينه هاي مختلف بويژه رهبري ديني و اجتماعي مردم عراق را به عهده داشتند. تا جايي كه زندگي علمي اين خاندان را از ديگر خاندان متمايز مي-نمايد.
آيةالله شيخ جعفر كاشف الغطاء بنيان¬گذار اين خاندان است. او كه نويسنده كتاب كشف الغطاء عن مهمات الشريعة الغراء است داراي هوش سرشاري بوده باعث تعجب بسياري شده بود و آوازه كتابش موجب شد تا لقب كاشف الغطاء را به او بدهند. او مبارزي خستگي ناپذير بود. نبرد او با وهابيون در حمله به نجف زبانزد خواص است.
– شيخ محمدحسين كاشف الغطاء نيز شخصيتي علمي و در نوع خود كم نظير بود و به تعبيري شخصيتي ذو اطراف داشت. مراحل علمي را يكي پس از ديگري سپري كرد تا به درجه عالي علمي رسيد. آثار علمي او نشانگر توانايي او در زمينه¬هاي مختلف همچون اصول، فقه، فلسفه، رياضيات، تفسير و حديث و نجوم است.
آيةالله شيخ محمدحسين كاشف الغطاء فقيهي زبردست بود. بسياري از قواعد فقهي را كشف نمود و آن را با عنصر زمان و مكان و سلوك اجتماعي درآميخت. جرأت در افتاء بر اين اساس از مشخصات بارز علمي و شخصيتي او به شمار مي¬رود.
كتاب تحرير المجله را با هدف بيان احكام شرعي به شيوه و اسلوب قانون نگاشت و در آن فقه را در قالب مواد حقوقي- جزايي و مدني ارائه نمود. او به غنا به عنوان يك هنر مي نگريست و آن را يكي از مواهب مي شمرد و فتواي به اباحة غنا با شرائطي داد.
– ازدواج دائم با اهل كتاب يكي ديگر از فتاواي جنجالي اين فقيه زمانه بود.
– آيةالله كاشف الغطاء سفرهاي زيادي داشته و انديشه گفتگو و تبيين ديدگاه¬هاي خود را با سخنراني در محافل و مجالس و كنفرانس¬ها دنبال مي¬كرد. با علماي اهل تسنن گفتگو داشت و بر اين كار تأكيد مي¬ورزيد. در سفر حج، در سفر به دمشق و سوريه و لبنان با علماي اهل سنت ديدار مي¬نمود و درباره وحدت و تقريب مباني گفتگو مي¬كرد. داراي آثار فراواني است كه در آن به تبيين و شفاف¬سازي مسائل پرداخته است. كتاب اصل الشيعه و اصولها را با انگيزه ابهام¬زدايي نوشت.
زكي پاشا در نامه خود درباره كتاب فوق مي¬نويسد:
حقاً با اسلوب زيبا و جالبي نوشته شده و مؤلف پرده را از حقايق كنار زده و مسائلي را كه تا كنون درباره مذهب شيعه به ما معرفي نمي¬كردند، فاش نموده است.
آيةالله كاشف الغطاء اين كتاب را در نقد كتاب احمد امين درباره شيعه نوشت. علامه كاشف الغطاء براي تبيين و شفاف¬سازي از روش نقد و نقادي به شكل نوشتن كتاب استفاده مي¬كرد.
– عين الميزان را در نقد مقاله ميزان الجرح و التعديل نگاشت.
– المراجعات الريحانيه را در نقد نوشته¬هاي كشيش مسيحي كرملي نوشت.
شكيب ارسلان مترجم كتاب حاضر العالم الاسلامي درباره تأثير آثار كاشف الغطاء بر كاهش سوءتفاهمات ميان پيروان مذاهب بويژه اهل تسنن و شيعه مي¬نويسد:
دانشمند و مجتهد بزرگ و عالي¬مقام «شيخ محمدحسين كاشف الغطاء (اطال الله بقائه) …
حقاً تمام تأليفات شما سودمند و مفيد است و براي مسلمانان در عصر ما جزء ضروريات محسوب مي¬شود. شما با كوشش-هاي خود فاصله ميان اين دو دسته را تا آنجا كه ممكن است كم مي¬كنيد.
– بر همين اساس او را اصلاح¬گر ديني و اجتماعي نام نهاده¬اند كه از سليقه و ذوق سرشار خود بهره برده و در جهت تقريب و همگرايي گام هاي مؤثري برداشته است.
– آيةالله كاشف الغطاء با سفر به اقصي نقاط گوناگون در نشر و انتشار افكار تقريبي خود تلاش نمود. او در كنفرانس اسلامي پاكستان در سال ۱۳۷۱هـ. شركت نمود و از او به¬عنوان بارزترين علماء نيمه قرن بيستم ياد شد. او در اين كنفرانس به¬مدت سه ساعت سخنراني كرد و مسائل و مشكلات جهان اسلام را براي حضار برشمرد و همگي را به صف واحد و هدف واحد دعوت نمود. كاشف الغطاء با علماء مصر و ايران و مغرب و هند و پاكستان و حجاز و خليج فارس ديدار نمود و در زمينه روابط برادرانه و دوري از درگيري¬هاي مذهبي و فرقه¬اي يادآور شد كه حقيقت اسلام چيزي جز نگاه مذهبي و فرقه¬اي است. او در نامه¬اي به محمدعلي جناح نخست¬وزير پاكستان او را از معاهده و ارتباط با دولت آمريكا برحذر مي¬دارد. و آمريكا را رئيس استعمار مي¬نامد. آيةالله كاشف الغطاء در جمله¬اي مشهور مي¬گويد: هر دارنده حس و شعوري مي¬داند كه بيشترين نياز جامعه مسلمانان در حال حاضر اتفاق و تألف و توحيد صفوف است….
او با نامه¬اي به شيخ محمود شلتوت از مواضع وحدت¬گرايانه او تمجيد نمود.
– در پايان چند جمله از كلمات تقريبي آن شخصيت ممتاز را بازگو مي¬كنيم:
– اسلام بر دو پايه استوار است: توحيد الكلمه و كلمة التوحيد. يگانگي خداوند خالق و يگانگي ميان بندگان ا و.
– روابط امت اسلامي واحده بر سه اصل استوار است: خداي واحد، كتا
ب واحد و قبله واحد.
– اتفاق و اتحاد ميان مسلمانان از مقوله اقوال نيست و همچنين از عالم وهم و خيال نيست. حقيقت اتفاق و وحدت در ايجاد عدالت و مساوات در اعمال و منافع است. و اينكه گروه¬ها و مذاهب درصدد قلع و كندن بنيان ديگري نباشند.
آيةالله كاشف الغطاء دو مقاله بسيار مهم تقريبي درباره چگونگي اتحاد مسلمانان و اينكه اتحاد از سجاياي اخلاقي و ملكات راسخه و عواطف كريمه به شمار مي¬رود و منافع مسلمانان و منفعت آنان را دربردارد نوشته است. او درباره معني وحدت مي¬گويد: مراد از وحدت اين نيست كه يكي از دو فرقه در ديگري هضم شود و يا يكي بر ديگري غلبه نمايد و ديگري سكوت نمايد كه اين از عدل و انصاف به¬دور است. بلكه مراد اين است كه اگر سخن حقي شنيديد ياريش نماييد و اگر سخن ناثوابي بيان شد در فضايي دوستانه و در كمال رفق و مدارا او را قانع و راهنمايي كنيد.
– او درباره اختلاف ميان مذاهب، اختلاف را يك امر طبيعي ارتكازي در بشر مي¬داند. او مي¬گويد: مراد از تقريب مذاهب برطرف كردن خلاف و اختلاف بين آنها نيست بلكه منظور اين است كه اين اختلاف نبايد باعث دشمني و عداوت شود و تبديل تباعد و تضارب به برادري و تقارب ميان مسلمان.