گزارش محتوای کرسی: نقد نظریه عدم امکان وحدت مذاهب اسلامی
ناقد: رجبعلی کاکو جویباری
داور ۱: محمد جواد نوروزی
داور ۲: مصطفی اسکندری
دبیر علمی: مهدی موسی هاشمی
یکی از مباحث مقدماتی موضوع وحدت و تقریب مذاهب، امکان وحدت است. در این مبحث، سؤال این است که آیا بین مذاهب اسلامی و باتوجه به تفاوت دیدگاهی که دارند، تقریب و وحدت امکان پذیر است یا خیر؟
برخی معتقدند که وحدت میان مذاهب اسلامی ممکن نیست و برای این مدعا وجهی را بیان داشتهاند.
در این جلسه به نقد این نظریه و رد استدلالهای ایشان و نیز ادله امکان وحدت با استناد به منابع شرعی پرداخته میشود:
مفهوم وحدت:
واژۀ وحدت، از «وحد» و «یحد»، «حدة» و «واحداً» گرفته شده و معنای تنها بودن و تنهایی را میرساند. به گفتۀ راغب: «وحدت» از «واحد» گرفته شده و واحد در حقیقت، شیئی است که به طور قطعی جزء ندارد، و در کاربردهای فارسی نیز به معنای یگانگی، یگانه شدن و تنهایی است.
واژگان مرتبط: تقریب، امت، جماعت، اعتصام، اخوت، تعاون.
عدم امکان وحدت و دلایل آن:
الف. بدعت بودن وحدت:
تقریب و وحدت، «بدعتی بزرگ» است که کفر و گمراهی را به همراه داشته و اندیشۀ تقریب در این نگاه، با اصول مسلم اسلامی در تضاد است و ملحد شدن به اسم اسلام را به وجود میآورد.
ب. وحدت برای تغییر مذهب:
برخیدیگر عدم مطلوبیت را به این هدف مستند میکنند که منظوراز وحدت، یکی شدن مذهب است و حاصل تقریب، آناست که افراد هر مذهب از اصول و عقاید خود دست بردارند و یا اینکه مذهب خود را کمرنگ نمایند.
ج. وحدت بین حق و باطل برای درآمیختن آنها:
در نگاه برخی مخالفان تقریب، شعار هفتۀ وحـدت بـین شیعه و سنی و تقریب ادیان و مـذاهب، یـک نقشۀ شیطانی است برای درآمیختن حـق و بـاطل و تضعیف حق و تـقویت بـاطل، که سرانجام به نابودی حـق مـنتهی میگردد.
د. وحدت برای ترویج تشیع:
برخی اهل سنت مدعیاند، تقریب برای تقویت مذهب تشیع است. از دیدگاه ایشان تقریب، تلاشی ازسوی عالمان شیعه، برای شیعه کردن اهل سنت است و این تفکر از سوی شیعه مطرح شده تا به طور آهسته اهل تسنّن را به سوی خود بکشاند و عقاید خود را القا نماید و از اینطریق به مذهب شیعه رسمیت و مشروعیت بخشد؛ امّا عقیدۀ شیعیان فاسد و اتحاد با آنها معنا ندارد؛ یعنی نمیتوان بین کفر و اسلام اتحادی ایجاد نمود و نزدیکی میان این دو محال است.
ه. وحدت برای ترویج تسنن:
به اعتقاد برخی شیعیان، ریشه و هدف تقریب، کمرنگ شدن عقاید شیعه و آموختن تفکر اهل تسنّن در سرزمینهای شیعه است: راهبرد وحدت، تضعیف و نابودی شیعه است؛ درحالیکه همۀ مذاهب اسلامی به جز شیعه، باطلاند.
و. تقابلات تاریخی شیعه و سنی و نیز بزرگان تشیع و تسنن، نشان از عدم امکان وحدت میان مسلمانان دارد.
بررسی ادلۀ عدم امکان، صرفا بیانگر اختلاف مفهومی وحدت نزد مدعیان امکان و عدم امکان وحدت است. مدعیان امکان، وحدت را به معنی اتحاد در برابر دشمن اسلام میدانند و مدعیان عدم امکان، وحدت را حصر مذاهب اسلامی به يك مذهب، و يا اخذ مشتركات مذاهب و راندن طرف تفاوتهای آنها دانستهاند.
و نیز اینکه باید دانست، تلاش برای اثبات عقاید و مبانی هر مذهب مادامی که وحدت امت اسلام را در برابر دشمن اسلام بر هم نزد، منافی با وحدت نیست.
امکان وحدت و دلایل آن
امکان وحدت، مستند به دلایل نقلی (قرآنی و روایی)، عقلی و تاریخی است. در ادامه بهبرخی از مهمترین دلایل امکان وحدت اسلامی اشاره می شود:
الف. کتاب
دستور خداوند به پرهیز از تفرقه و جدایی در میان مسلمانان و قبیح بودن امر به محال از سوی خداوند حکیم، دال بر امکان و لزوم وحدت است:
واعتصموا بحبل اللَّه جمیعاً ولاتفرّقوا واذکروا نعمت اللّه علیکم إذ کنتم أعداء فألّف بین قلوبکم فأصبحتم بنعمته إخونا و کنتم علی شفا حفرة مّن النّار فأنقذکم مّنها کذلک یبین اللّه لکم ءایته لعلّکم تهتدون؛(آلعمران/ ۱۰۳)
«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَینَ أَخَوَیکمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکمْ تُرْحَمُونَ. »(حجرات/ ۱۰)
مفسران خاصه و عامه در تفسیر این آیه، مسلمان را برادر مسلمان و اطلاق این آیه را بر هر یک از طايفههای مسلمان، الزامآور میدانند. پس اینکه قائلین به عدم امکان وحدت، مومنون را به شیعه فقط یا سنی فقط تعبیر کردهاند، مردود است.
«وَ أَطِیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لاَ تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ رِیحُکُمْ وَ اصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ. »(انفال/ ۴۶)
«وَ لا تَکونُوا کالَّذِینَ تَفَرَّقُوا وَ اخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْبَیناتُ وَ أُولئِک لَهُمْ عَذابٌ عَظِیمٌ. »(آلعمران/ ۱۰۵)
«وَ إِنَّ هذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَ أَنَا رَبُّکُمْ فَاتَّقُونِ. »(مومنون/ ۵۲)
«وَلَقَدْ صَدَقَكُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِإِذْنِهِ حَتَّى إِذَا فَشِلْتُمْ وَ تَنَازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَ عَصَيْتُمْ مِنْ بَعْدِ مَا أَرَاكُمْ مَا تُحِبُّونَ مِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الدُّنْيَا و َمِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الْآخِرَةَ . . . ؛(آلعمران/ ۱۵۲)
«انَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَ كَانُوا شِيَعًا لَّسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّـهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُوا يَفْعَلُونَ؛(انعام/ ۱۵۹)
«شَرَعَ لَكُم مِّنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ و َمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَ مُوسَى وَ عِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ و َلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ . . . ؛(حجرات/ ۱۳)
ب. سنت
اصول و مبانی اخوت اسلامی را که پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت:، بدانها تأکید داشتند و در روایات بدان اشاره شده است، میتوان در موارد ذیل شناسایی کرد: مانند يك پيكر بودن، دوستی با دوستان خدا و دشمنی با دشمنان او، وفای به عهد، عدم خیانت، عدم ظلم و ستم، کمک و یاری مسلمانان.
اساساً وقتی برادری با اهل کتاب در اسلام وجود دارد، اخوت بین مسلمانان بیش از پیش واجب ولازم به نظر میرسد.
اتحاد امت اسلامی در کلام و عمل امامان شیعه و اهل تسنّن در طول تاریخ غیر قابل انکار بوده است؛ به طوریکه امثال این اخبار وحدت، بسیار وارد شده است؛ برای نمونه، در روایتی صحیح از زید، منقول است که حضرت امام جعفر صادق(ع) به او فرمود:
ای زید، با دیگر مردم معاشرت کنید به طریق ایشان؛ در مساجد ایشان نماز کنید و بیماران ایشان را عیادت کنید و بر جنازة ایشان حاضر شوید و اگر توانید چنان کنید که پیشنماز ایشان باشید و یا مؤذن ایشان؛ که هرگاه چنین معاشرت میکنید میگویند که این جماعت، شیعیان جعفرند؛ حق سبحانه و تعالی رحمت کند جعفر را چه نیکو تأدیب میفرماید اصحاب خود را، و چون ترک میکنید این طریقة معاشرت خوب را با ایشان و ترک اینها میکنید میگویند: این جماعت اتباع جعفرند خدا او را جزا دهد، اصحاب خود را، چه بد تربیت میکند.( من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۳۸۳)
ج. عقل و تحلیل تاریخی
۱- انسجام هر اجتماع همواره موجب موفقیت آن بوده است.
۲- زوال هر تمدن ناشی از گسست اجتماعی و تفرقه بوده است.
رای داوران:
آقای نوروزی:
متد بحث چیست؟ استنباط من روش فقهی بود. روش را خود شما باید بیان کنید نه من استنباط کنم.
نظام واژگانی که از قرآن بیان شده باید میزان ارتباطش با وحدت سنجیده شود و نیز اینکه لغات دیگری بود که میشد آنها را نیز در مفهومشناسی وحدت ذکر نمود.
آنگونه که خودتان گفتید قائلین به امکان و عدم امکان نظرشان به بحث مفهوم وحدت برمی گردد و باید شما آن بحث را به شکل تمام بیان کنید.
بیان شما دارای ساختار و چینش و تبیین خیلی خوبی بود؛ ولی در جزوهای که دادید، انسجام ساختاری منظمی به کیفیت بیان شما نبود.
بخش بررسی ادله عدم امکان وحدت، باید گفتگو شود و نیاز به استدلال بیشتر داشت و نباید به اثبات امکان اکتفا شود. البته در گفتار و بیان ادله تاریخی و موارد نقض آن قول بیان شد ولی در جزوه نیامده بود.
آقای اسکندری:
به نظر بنده چینش منطقی خوبی دارد و بیان نیز مفید بود. اما ملاحظاتی بر جزوهای که دادید وجود دارد:
تعریف اصطلاحی نیز باید میآمد. برخی ترجمه ها دقیق نیست. گاهی از تعابیر غیر دقیق در جزوه استفاده شده است. استفاده از ادلهای که دلالت کافی بر مدعا ندارد. استفاده از منابع دست دوم در جزوه.
ارایه دهنده محترم نیز ضمن تشکر از فرمایشات داوران برخی از اشکالات را پذیرفت و به برخی از ایرادات نیز پاسخ دادند.
در پایان جلسه نیز پرسش و پاسخ و ذکر برخی نکات انجام شد.