هفتاد و نهمین کرسی آزاداندیشی پژوهشگاه مطالعات تقریبی با موضوع «نقد قرآنپژوهی انتقادی میانرشتهای با تأکید بر قرآن مورخان» با تأیید کمیته مرکزی کرسیهای آزاداندیشی حوزه علمیه در سالن برگزاری جلسات علمی پژوهشگاه مطالعات تقریبی در تاریخ ۸ بهمن ماه ۱۴۰۲ برگزار گردید.
در این جلسه حجت الاسلام والمسلمین عباسعلی براتی یزدی بهعنوان ناقد و ارائهدهنده و حجت الاسلام محمدرضا پیسپار بهعنوان دبیر علمی و حجت الاسلام سید مصطفی حسینی رودباری بهعنوان داور و جمعی از پژوهشگران عرصه جهان اسلام به صورت حضوری و برخط شرکت داشتند.
حجتالاسلام محمدرضا پی سپار، دبیر علمی کرسی آزاداندیشی در مقدمه بیان کرد: تاریخنگاری به طرق مختلف بر هویت دینی، ملی و نیز آینده آن امت یا ملت و عملکرد آنها تأثیر میگذارد. از تأثیرات آن عبارت است از:
- تاریخنگاری به روایتها و تفسیرهای تاریخ دینی یک امت شکل داده و بر درک جوامع دینی و از خود جایگاه خود در جهان تأثیر میگذارد.
- تاریخنگاری بر تداوم سنتها و اعمال دینی در طول زمان و عملکرد فردی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در آن امت کمک میکند.
- تاریخنگاری مبنایی برای مرجعیت آموزهها و متون دینی و زیربنای باورها را به دست میدهد.
- تاریخنگاری به تمایز امت از سایر گروههای مذهبی و تعیین مرزهای دینی و تمیز دوستها از دشمنها کمک میکند.
در مجموع، تاریخنگاری با ارائه روایتها و تفاسیر تاریخی که زیربنای باورها و اعمال دینی است، نقش بسزایی در شکلگیری هویت دینی ایفا میکند.
وقتی کتابهایی که در ۲۰ سال گذشته در غرب پیرامون اسلام نوشته شده یا چاپ شده و به نحو مستقیم یا غیر مستقیم درباره تاریخ اسلام و قران سخن می گویند به بیش از ۸۰۰۰۰۰ می رسد دلیل بر این است که دشمنان بر تاریخ نگاری اسلام و قران تمرکز کرده و بدنبال تغییر هویت و اعتقادات و عملکرد مسلمانان و خصوصا شیعه هستند تا آینده آنان را نیز تغییر دهند.
نظریهپردازیهای زیربنایی کتاب قران مورخان، خصوصاً در ۲۰ سال گذشته، در این مسیر ارزیابی میشوند. و اینکه پژوهشگاه تقریب مذاهب به این پروژه پرداخته است برای حفظ هویت اسلامی مسلمانان و از جمله وحدت و یکپارچگی آنان است.
حجتالاسلاموالمسلمین براتی سخن خود را با آیه ۱۱۲ سوره انعام آغاز کرد: «وَكَذَلِكَ جَعَلنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوّا شَيَطِينَ ٱلإِنسِ وَٱلجِنِّ يُوحِي بَعضُهُم إِلَى بَعض زُخرُفَ ٱلقَولِ غُرُورا وَلَو شَاءَ رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ فَذَرهُم وَمَا يَفتَرُونَ» و پس از ارایه بحث خود در پایان کتاب قرآن مورخان را از آثار زخرف القول برشمرد.
ایشان با توجه به توصیف مجموعه نگارنده کتاب قرآن مورخان از این اثر که گفتهاند: «ما در این اثر قرآنپژوهی را به سبک تاریخی انتقادی میانرشتهای انجام دادهایم»، گفت: واژههای این ادعا باید مورد بحث قرار گیرد؛ زیرا در این عبارت اصطلاحاتی بهکاررفته که در عمل مغایر با خروجی کتاب است؛ ازاینرو ابتدا باید واژگان علم، انتقاد، تاریخ، میانرشتهای تعریف شود. ایشان بدون رعایت معنا و تعریف اصطلاحات ادعای خود را مطرح کردهاند؛ درحالیکه کاملاً مغایر تعاریف خود عمل کردهاند؛ پس نتیجهای که ادعا میکنند به دست آوردهاند از وجاهت علمی برخوردار نخواهد بود.
وی در ادامه اظهار داشت: مدعی شدهاند این اثر میانرشتهای است و از چند علم به روش تاریخی انتقادی برای بررسی قرآن بهره گرفتهاند. آنها باید علوم ادعایی را نام ببرند و کاربرد علوم در این اثر را مشخص کنند و باید از متخصصین آن علوم در اثبات مدعی استفاده کنند. متخصصین نیز تا جایی که توان علمی دارد باید سخن بگوید. متأسفانه علیرغم عدم بیان رشتههای ادعایی، از این علوم طبق قواعد علمی استفاده نکردهاند. توضیح اینکه بهعنوان مثال: باید معلوم شود که آیا علوم عقلی که حسی نیستند را جزء رشتههای علمی محسوب میکنند یا نه؟ جواب این است که تعریف آنها از علم و علمی بودن عبارت است از هر چیزی که قابل تجربه و حس باشد؛ درحالیکه علم کلامی و فلسفه عقلی محض هستند و قابل حس و تجربه نیستند؛ پس علم کلام رشته علمی نیست. با توجه به اینکه ادعا شده از تاریخ مادی استفاده کردهاند، در حیطه صلاحیت ایشان نیست که بگویند قرآن از جانب خدا نیست؛ چون این یک مطلب کلامی است و طبق تعریف آنها هیچ علمی نمیتواند برای علم دیگر نتیجهگیری کند. علاوه بر این با توجه به قطعی نبودن نتایج تحقیقات علمی، شواهد آنها برای اثبات مدعا کافی نیست.
———————————————————————