موضوع: مروری علمی بر تاریخچه اختلافنگاری فریقین
تاریخ برگزاری: ۲۰ شهریور ۱۴۰۰
ارائه دهنده: حجتالاسلام والمسلمین مصطفی اسکندری
ناقد: پرسش و پاسخ
دبیر علمی: حجتالاسلام دکتر موسی مهدی هاشمی
محتوای اجمالی
- برخی از مسلمانان عصمت پیامبر(ص) و الگو دانستن وی در همه زمینهها را جزء ضروریات میدانند. اما برخی دیگر، از ابتدا پیامبر(ص) را به عنوان فردی عادی مینگریستند که تنها به او وحی میشود و فقط در زمینه تلقی و ابلاغ وحی عصمت دارد، اما غیر از این مزیتی بر دیگران ندارد. مستند آنان قطعهای از این روایت است: «اِذَا کَانَ شَیئٌ مِن اَمرِ دُنیَاکُم فَاَنتُم اَعلَمُ به، وَ اِذَا کَانَ شَیئٌ مِن اَمرِ دِینِکُم فَاِلَیَّ»،«هرگاه چیزی از امور مربوط به دنیای شما باشد شما خود از من داناترید، و هرگاه چیزی از امور مربوط به دین شما باشد به من مراجعه کنید».
علاوه بر این آنان مرجعیت سیاسی اهلبیت را نیز قبول نکرده و قائل به جریان خلافت در اسلام هستند.
- جدایی این دو تفکر گرچه در زمان پیامبر هم مشهود بود، ولی با رحلت رسول خدا و مسئله سقیفه پررنگ شد و سپس ابعاد مختلفی پیدا کرد: بُعد اول: منازعه لفظی سیاسی؛ بُعد دوم: منازعه فیزیکی؛ بُعد سوم: منازعه و تخریب فرهنگی. در این جلسه موضوع بحث ما همین بُعد سوم است.
- منازعه فرهنگی از نیمه اول قرن سوم هجری قمری وارد دوره جدیدی شد و شیعیان از ناحیه مخالفان مورد هجوم، تخریب و شبههپراکنی قرار گرفتند. میتوان گفت جاحظ بنیانگذار منازعه فرهنگی است و کتاب «العثمانیه» ایشان، سرآغاز حرکت فرهنگی بر ضد شیعه است، البته عدهای از فریقین اعم از شیعه و سنی بر کتابش ردیه نوشتهاند. دومین کتابی که در رد شیعه نوشته شده، «بعض فضائح الروافض» است. مؤلف کتاب، نام خود را مخفی نمود، و اصل کتاب الآن موجود نیست، ولی مرحوم عبدالجلیل قزوینی در کتاب «بعض مثالب النواصب فی نقض بعض فضائح الروافض» که به نام «النقض» مشهور است کتاب وی را بهنقد کشیده است. مؤلف کتاب گویا کتاب را باهدف گوشزد کردن خطرات شیعیان امامی به حاکمان سلجوقی نوشته، و لذا سعی کرده شیعیان امامی را به داشتن عقائدی شبیه عقائد باطنیه اسماعیلیه الموت متهم نماید.
- ظهور ابن تیمیه نقطه اوج خشونت و افراطگرایی بر ضد شیعه است. ابن تیمیه کتاب «منهاج السنة النبویة فی نقض کلام الشیعة والقدریة» را در رد کتاب «منهاج الکرامة» علامه حلی نوشته است. مرحوم علامه حلی این کتاب را برای «سلطان محمد خدابنده اولجایتو» نوشت و تأثیر زیادی در گرایش وی به تشیع داشت.
در این کتاب انواع تهمتها و افتراءها را نثار مذهب شیعه شده است. اقوالی را از قول دیگران نقل کرده که دور ازحقیقت است. در این کتاب توهینهای متعدد نسبت به شیعه، رد آن دسته از فضایل امام علی(ع) را که همه مسلمانان در مورد آن اتفاق نظر دارند، شده و در تلاش است جایگاه ایشان را در میان صحابه پیامبر (ص) کمرنگ جلوه دهد. به همین جهت بسیاری از احادیث رسیده در فضیلت اهلبیت را انکار گردیده، از طرفی دفاع از بنیامیه، به خصوص معاویه برجسته است.این کتاب توسط تعدادی از علماء شیعه از جمله علامه امینی نقد شدهاست.
- برخی نوشتههای محمود شکری آلوسی؛ محمد مردوخ کردستانی؛ احسان الهی ظهیر؛ محمد مال الله؛ ناصر القفاری؛ علی احمد السالوس؛ شریف الراجحی؛ ابراهیم الجبهان؛ عثمان الخمیس؛ عبدالرحمن محمد سعید دمشقیة و محبالدین خطیب را در این راستا است.
- در عصر اخیر بـا توجه بـه پیدایش رسـانههای جدید، بـه خصـوص فضـای مجازی تبلیغات وهابیت علیه شـیعه توسعه بسـیاری پیـدا کرد، امـروزه دههـا هــزار سـایت و پـایگـاه اینترنتی وابسته به وهابیت و بیـش از دویسـت سایت به زبـان فارسـی علیه شیعه فعالیت دارد.