با همکاری و مشارکت پژوهشگاه مطالعات تقریبی و مجمع جهانی اهلبیت(ع) و انجمن علمی ادیان و مذاهب حوزه و دانشگاه ادیان و مذاهب نشست علمی نقد کتاب “بُهره” نوشته حجتالاسلام سید جلال میرآقایی از آثار و منشورات پژوهشگاه مطالعات تقریبی در تاریخ شنبه ۲۸ بهمنماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۰ الی ۱۲ ظهر در سالن جلسات مجمع جهانی اهلبیت علیهمالسلام برگزار گردید. ناقدان این جلسه آقایان حججاسلام دکتر مهدی فرمانیان و دکتر هادی درویشی بودند.
ارائه: نویسنده کتاب، آقای حجتالاسلام سید جلال میرآقایی
ناقد: آقای حجتالاسلام دکتر مهدی فرمانیان
داور: آقای حجتالاسلام دکتر هادی درویشی
——————————————————————–
نویسنده کتاب: حجتالاسلام سید جلال میرآقایی
در این نشست ابتدا نویسنده کتاب جناب حجتالاسلام میرآقایی به توصیف و معرفی کتاب پرداخت. وی گفت: بنده بیست سال بهعنوان معاونت بینالملل در مجمع تقریب کار میکردم؛ ده سال در خدمت آیتالله واعظ خراسانی و ده سال در خدمت آیتالله تسخیری بودم. در این مدت با مسلمانان جهان دیدار و ارتباط داشتیم. بخشی از مسلمانان طوایف مختلف منسوب به شیعه بودند. در این دیدارها در مورد جایگاه و نسبت آنها با ما بهعنوان شیعیان امیرالمؤمنین علیهالسلام فکر میکردم. امروزه بدنه شیعه ما هستیم در ایران و عراق و هند و پاکستان و عدهای هم در اطراف ما هستند که کم نیستند و خوب و بد آنها به ما منتسب میشود و ما هم هیچ ارتباطی با آنها نداریم. لازم است که آنها شناسایی شوند تا بدانیم اعتقادات، باورها، عبادات، جمعیت و رهبران، اهداف و مشکلات آنها چیست؟ بهعنوانمثال یکی از فرقههایی که آقای سید حسین مدرسی در کتاب مکتب در فرایند تکامل ذکر کرده، فرقه جعفریه است. اتباع این فرقه پیروان جعفر کذاب هستند؛ یعنی یازده امام ما را قبول دارند و در نهایت پیرو جعفر کذاب شدهاند. درهرصورت پس از آشنایی با فرقه (بهره)، مرحوم واعظزاده خراسانی به ما گفتند: این علویهای سوریه را هم شیعه و هم سنی تکفیر میکنند. به آنها گفته شد به شریعت عمل کنید نماز بخوانید و ترک شرب خمر کنید و تقید و باور خود را نشان دهید تا کسی شما را تکفیر نکند. ازاینرو توسط مرحوم واعظزاده دو مسجد برای آنها ساخته شد.
دلیل نوشتن کتاب (بُهره) این است که در ارتباطات با مسلمانان خارج کشور، با بهرهها آشنا شدیم. ازآنجاییکه این گروه ارتباط بسیار محدودی با سایر مسلمانان دارند و شناختی از اعتقادات و باورها و فقه ایشان در دست نبود بر این شدم تا پژوهشی در مورد آنان انجام دهم تا روابط حسنهای بین ایشان و سایر مسلمانان ایجاد شود. اولین دیدار ما با ایشان در کنیا در سال ۱۳۷۴ بود که به مسجد و دفتر آنها رفتیم و صحبت کردیم و از مدارس آنها بازدید کردیم. ذیل این پژوهش به کشورهای مختلفی مانند: هند، کنیا، مصر، مکه و پاکستان سفر کردم و باتوجهبه برخورد امنیتی ایشان نسبت به نشر اعتقادات و مذهبشان بهسختی توانستم اطلاعات لازم را به دست آورم. اما با ارتباط خوبی که بین ما ایجاد شد کاملترین اطلاعات لازم را در اختیار بنده قرار دادند و طی آن گامهای خوبی برای ارتباط بهرهها با شیعه اثنیعشری برداشته شد. کتاب موجود خروجی این اطلاعات میباشد که حدود ۱۳ سال پیش آماده شده و اولین باری است که میبینم چاپ شده است.
ناقد: حجتالاسلام دکتر مهدی فرمانیان:
آقای فرمانیان ابتدا اختصاری از تاریخ پیدایش اسماعیلیه و بهرهها و سپس به شکل کلی اعتقادات بهرهها و برخی از فروعات فقهیه آنها را بیان کردند. در ادامه در مورد کتاب گفتند:
این کتاب جای تعریف و تمجید دارد. باتوجهبه اشرافی که نسبت به موضوع فرق و مذاهب و بهویژه اسماعیلیه و بهره دارم هیچ اشکال کلی و محتوایی اساسی به کتاب وارد ندیدم. موضوع کتاب که بسیار کاربردی است. شیوه ایشان برای تهیه محتوا و تحقیق بسیار ارزشمند بوده به این سبک که میدانی بوده و به منابع اسماعیلیه و بهره توجه داشته و برداشتهای خودش را با بهرهها به مشارکت گذاشته و از ایشان تقریر گرفته است. به زوایای مختلف بحث مانند تاریخ، عقاید، آدابورسوم و فقه پرداخته. فهرستهای خوبی مثل فهرست مطالب، اسامی و اماکن دارد. این اثر کار قابلقبولی است و اگر یکبار دیگر فصلبندی و جمعبندی شود و از ۴۶۰ صفحه به حدود ۲۵۰ صفحه تقلیل یابد، مناسب است. بااینحال بهزعم بنده نقدهای جزئی شکلی به آن وارد است:
- نقلقولهای طولانی چند صفحهای و غیرلازم دارد.
- فصلبندی آن نیاز به اصلاح دارد. مثلاً عنوان فصل اول را تاریخ بهره گذاشته است؛ ولی از صفحه ۴۷ تا ۱۰۷ در مورد مباحث پیدایش اسماعیلیه، قرامطه، فاطمیه و خلفای فاطمیه سخن گفته و از تاریخ بهره چیزی گفته نشده؛ در حالی که باید عنوان فصل را تاریخ پیدایش اسماعیله میگذاشت. از این مشکلات زیاد وجود دارد.
یا در بحث احکام فقهی یک عنوان علم حدیث نزد بهره آورده و ذیل آن عنوان معرفی شخصیت قاضی نعمان را آورده است. ازاینجهت که قاضی نعمان ذیل حدیث کتاب قوی و خوبی دارد از او سخن گفته است.
- در فصل چهارم که شبهات و اتهامات است اصلاً واضح نیست کدام شبهه است و کدام جواب است.
- در بحث تاریخ بهره، روند تاریخی خوبی انجام نشده و است. بهجای اینکه اول از بهره یمن و اتفاقات آن و سپس بهره هند و تحولات بهره هند را میآوردم. اما ایشان برخی مطالب بهره هند را که در ۱۱۰۰ رخ داده اول مطلب ذکر کرده و اتفاقات اول پیدایش فرقه را در اواخر مطالب آورده است. اگر همه کتاب خوانده شود جای مطالب به دست میآید؛ اما بر اساس عناوین، وقایع پراکنده ذکر شدهاند.
- منابع خوبی استفاده کرده؛ ولی دو ایراد به آن وارد است:
اول اینکه به چند منبع زیاد اعتماد کرده؛ مانند بحوث فی الملل والنحل آیت الله سبحانی، پایاننامه آقای کمیل رازقی در مورد بهرهها و جزوه آشنایی با بهره آقای جهانتاب و جزوه آقای بابک جباری؛ درحالیکه این چهار منبع هیچکدام خودشان بهره نیستند و منابع دستدوم یا دست چندم هستند.
دوم اینکه از منابع اصلی بهره استفاده نکرده است. مصطفی غالب و حسین عارف که نویسندگان بزرگ بهره هستند، در این اثر غایب هستند. کتابهای غربیها مثل هابسون غایب هستند. کتاب آقای فرهاد دفتری بسیار کم استفاده شده مثلاً اگر از آقای سبحانی بیست مورداستفاده کرده از آقای دفتری دو بار استفاده کرده است؛ درحالیکه کتاب ایشان از منابع شناخت بهره است و به زبانهای مختلف ترجمه شده است.
- در موارد بسیاری مطلبی ذکر میشود؛ ولی ارجاع ندارد. مثلاً محمد بن اسماعیل در سال ۱۹۳ هجری قمری از دنیا رفته است ولی هیچ سندی برای آن ذکر نکرده و من این مطلب را در هیچ جا ندیدم. یا در صفح ۱۳۴ در فصل مساجد و مراکز فرهنگی بهرهها تعداد متنوعی از مراکز فرهنگی بهرههای داوودی را در سراسر جهان ذکر میکند ولی نمیگوید منبع این آمار چیست.
در صفحه ۵۴ هفت فکر به خطابیه نسبت داده اما نگفته سند آن چیست. در صفحه ۶۶ تا ۶۸ پنج امام مستور اسماعیلیه را بدون ذکر سند نام برده و از زندگی آنها مطالبی را بیان کرده و تاریخ به امامت رسیدن آنها و وفات آنها را ذکر میکند در حالی که خود اسماعیلیه هم آنها را نمیشناسند و اطلاع دقیقی از آنها ندارند و آنها را مستور میدانند.
- در زمان تألیف این کتاب آقای محمد برهانالدین داعی پنجاه و دوم بهره زنده بوده و بلی بعد از آن فوت کرده و مفضل جانشین او میشود. در ویرایش کتاب یکی دو مورد را اصلاح کرده است؛ ولی در چند جای دیگر این اصلاح صورت نگرفته است.
- در بحث فقه خیلی کم از منابع فقه بهره استفاده کرده است و در مواردی هم که از آنها استفاده کرده نگفته که از کدام کتاب آورده است. در برخی موارد از کتاب اسماعیلیه از گذشته تا حال آقای بهمنپور سند داده؛ درحالیکه این کتاب منبع درجه دوم یا سوم است.
- لیستی از کتب بهره را ذکر کرده است و در این لیست نامی از لیستهای معروف بهره وجود ندارد. اسماعیلیه دو لیست معروف از آثار دارد. فهرست پونه والا و فهرست مجذوع. هر کدام از اینها بالای نهصد منبع از اسماعیلیه ذکر کردهاند و هر دوی آنها چاپ شدهاند. کتاب مجذوع با حدود ۹۵۰ منبع را پسر آقا بزرگ در ایران و کتاب پونه والا با بیش از هزار و سیصد منبع را شخص پون بالا که خود یک اسماعیلی مذهب بود در آمریکا چاپ کرد.
این ایرادها در مقابل محتوای غنی کتاب، ضعف آن تلقی نمیشود و بازبینی مجدد، آن را بهعنوان منبع معتبری برای شناخت بهره بدل خواهد کرد.
داور: حجتالاسلام دکتر هادی درویشی
در ادامه جلسه جناب حجتالاسلام درویشی ضمن تمجید از کتاب و نویسنده آن گفتند: در میان کتابهایی که به زبان فارسی در مورد اسماعیلیه و بهره نگاشته شده مانند این کتاب از حیث جامعومانع بودن ندیدم و از این بابت به نویسنده این کتاب تبریک عرض میکنم.
نکتۀ قابلعرض این است که از میان سه شریک مذهبی با ما یعنی مزارها که اشتهار به آقاخانیها و دروزیها و اسماعیلیه نزدیکترین انشعاب همین جریان مستعلوه داوودی است و حسب اطلاعات فقهی و کلامی که در دست است این جریان نمایندگی اسماعیلیه را بر عهده دارد. ادیان مذاهب و فرقهها بر اساس شرایط و محیط خواسته و ناخواسته تحتتأثیر قرار میگیرند. گاهی از مبانی خود جلوتر یا عقبتر میافتند و گاهی خود را باتعصب حفظ میکنند. باید گفت که بهرهها که کمیت زیادی ندارند؛ ولی از نظر تأثیرگذاری دارای جایگاه هستند. ازاینرو نباید اسماعیلیه مستعلوه داوودی و متعبد به فقه مأخوذ از صادقین علیهم السلام را با بُهرهها بشناسیم؛ لذا گسترش ارتباط با آنها ارزشمند خواهد بود.
این کتاب گزارش خوبی از مسائل اعتقادی اسماعیلیه مستعلوه بهره داده است، اما در کتاب علاوه بر گزارشها کلی باید در سطح عمیق، دقیق، جزئیتر و مستند به اعتقادات ایشان ورود میشد. در بحث امامت که از اهمیت ویژه برخوردار است بهرهها متوقف شدهاند و گفتهاند که محمد بن اسماعیل ناطق هفتم است و نویسنده در این کتاب بهگونهای خواسته جمع کند در حالی که باید تبیین صورت بگیرد. در بحث توحید نیز در موضوع تأویلگرایی بهره که اسماعیلیه در بستر تأویلگرایی است و چگونگی روش تأویل و نسبت آن با هرمنوتیک باید توضیح داده میشد.
از امتیازات این کتاب مشورت ایشان با آقای حاتم زکی داعی مطلق انشعاب علوی بهرهها است؛ اما جا داشت که ادعاها و تعریف و توصیفها را مستند به منابع و کتب اسماعیلیه میکرد.
پس از بیانات ناقدان، نویسنده کتاب ضمن تشکر از نقدها و ارزشمند دانستن آنها برخی از موارد را پاسخ دادند.