نشست نقد کتاب “جریان‌شناسی دیدگاه‌ها و رویکردهای وحدت و تقریب‌مذاهب‌اسلامی”

با همکاری و مشارکت پژوهشگاه مطالعات تقریبی و مجمع جهانی اهل‌بیت (ع) و انجمن علمی ادیان و مذاهب حوزه و دانشگاه ادیان و مذاهب نشست علمی نقد کتاب” جریان‌شناسی دیدگاه‌ها و رویکردهای وحدت و تقریب مذاهب اسلامی” نوشته حجج‌اسلام مهدی عزیزی و خلیل عالمی از آثار و منشورات پژوهشگاه مطالعات تقریبی در تاریخ شنبه ۱۷ اسفند‌ماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۰:۳۰ الی ۱۲ ظهر در سالن جلسات امام موسی صدر(ره) دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی برگزار گردید. ناقدان این جلسه آقایان حجج‌اسلام دکتر ابوالحسن نواب و دکتر مهدی فرمانیان بودند.

ارائه: نویسنده کتاب، آقای حجت‌الاسلام مهدی عزیزی

ناقدین: آقایان حجج اسلام دکتر سیدابوالحسن نواب و دکتر مهدی فرمانیان

——————————————————————–

نویسنده کتاب: حجت‌الاسلام مهدی عزیزی

در این نشست ابتدا نویسنده کتاب، جناب حجت‌الاسلام عزیزی به توصیف و معرفی کتاب پرداخت. وی گفت: خوشحالم که پس از سه سال که از تألیف این کتاب می‌گذرد، این اثر به زینت طبع آراسته شد. ابتدا بنا بود این اثر در قالب دو مجلد چاپ شود. یک جلد رویکردهای فقهی و کلامی که این حقیر آن را انجام دادم و یک جلد رویکردهای سیاسی و اجتماعی تقریب مذاهب که توسط جناب آقای دکتر عالمی تهیه شد. لکن به صلاحدید پژوهشگاه مطالعات تقریبی این اثر به‌صورت تلفیقی چاپ شد؛ لذا بعضی از جاهای این اثر قلم بنده نیست و تلفیقی است که نویسنده سومی جهت تلفیق اعمال کرده است. سرفصل‌هایی که متعلق به بنده و دکتر عالمی هست را اشاره می‌کنم. ازآنجایی‌که یک اثر که جامع تمام نظرات در مورد وحدت و تقریب و ارزیابی در مورد آنها باشد ندیدیم، این طرح پژوهشی در پژوهشگاه مطالعات تقریبی به گروه مطالعات سیاسی‌اجتماعی پژوهشگاه ارائه گردید و ما که در آن گروه فعالیت داشتیم موظف به نگارش این اثر شدیم. ما در چهار رویکرد اصلی کلامی، فقهی، سیاسی و اجتماعی نظرات مختلف را گردآوری کردیم.

در ادامه جلسه جناب حجت‌الاسلام نواب ضمن تمجید از کتاب و نویسنده آن گفتند: علاقه بنده به تقریب بسیار زیاد است و دست کسی که در این باره بنویسد را می‌بوسم .این کتاب اثر خوبی است و از نظر من نمره قبولی دارد؛ اما نکاتی که جهت تکمیل کار باید ملاحظه شود را عرض می‌کنم. همان‌طور که نویسنده محترم گفتند بنا بوده این کتاب دو جلد باشد و به نظرم همان درست بوده؛ منتهی در کتاب موجود ایشان باید رویکرد فقهی و کلامی وحدت را مدون و منقح و مفصل بنویسد. این کتاب باید جریانات را از هم تفکیک می‌کرد. در این کتاب اصلاً به کتاب مصطفی شعکه که کتاب قطوری در موضوع اسلام بلا مذاهب است و یکی از جریان‌های وحدتی در جهان اسلام می‌باشد، اصلاً ارجاع داده نشده و حتی نامی از آن نیاورده است. همچنین سرگذشت و سرنوشت تقریب را لازم بود تبیین نماید. پیشینه باید کامل ذکر می‌شد درحالی‌که از زمان نادرشاه شروع کرده است؛ درحالی‌که در زمان همه حکومت‌ها به مسئله وحدت شیعه و سنی پرداخته شده است. بررسی عملکرد حکومت‌ها و بزرگان دینی در وحدت، بسیار مهم است و در این کتاب ذکر نشده. در بخش راهبردهای تقریب چند جا نام دبیرکل مجمع آورده شده؛ درحالی‌که نظر دبیرکل موجود و راهبردهای ایشان و مجمع تقریب در مانیفست مجمع باید ذکر شود نه در یک اثر علمی.

پس از بیانات آقای نواب آقای فرمانیان نقدهای خود را نسبت به کتاب بیان داشتند و گفتند: ابتدا به نوبه خود از پژوهشگاه مطالعات تقریبی و نویسندگان این اثر تقدیر و تشکر می‌کنم. جای کتاب جریان‌شناسی وحدت و تقریب حقیقتاً خالی بود. قبل از این کتاب فقط دو مقاله داشتیم که متعلق به مرحوم واعظ‌زاده و آقای مهریزی بودند. البته آقای حسن بشارتی هم دو مقاله در این موضوع دارد؛ ولی خیلی قوی وارد نشده است. معلوم است که در اثر موردبحث از مقاله مرحوم واعظ‌زاده استفاده کرده‌اند.

تقسیم‌بندی مناسب از ویژگی‌های مثبت این کتاب است. با چهار رویکرد فقهی، کلامی، سیاسی و اجتماعی تقریب و وحدت را بررسی کرده‌اند. برای رویکرد سیاسی پنج نظریه را مطرح کرده‌اند: نظریه حکومت واحد، اتحاد جماهیر اسلامی، رهبر واحد، اتحادیه جهان اسلام و پیمان‌های مشترک. در بحث رویکردهای اجتماعی فقط یک نظریه با عنوان تعایش سلمی و در بخش رویکردهای کلامی چهار نظریه تکثرگرایی با بحث روشنفکری، تبیین موارد اختلاف با مباحث علمی، مرجعیت علمی اهل‌بیت علیهم‌السلام و اسلام بلا مذاهب یا گذر از مذاهب را مطرح کردند. در بحث رویکردهای فقهی سه نظریه معذریت فقهی، فقه مقارن و فقه شعائری را مطرح کردند. کلاً در این کتاب تقسیم‌بندی خوبی را ارائه کرده‌اند. استدلالی بحث‌کردن، منابع خوب، قلم خوب و روان و دقت در محتوا از ویژگی‌های این اثر است که جای تقدیر و تشکر دارد.

اما نقدهای کلی که می‌توان به این کتاب وارد دانست عبارت است از:

  • بخش اجتماعی سیاسی بسیار تفصیلی و زیاده‌نویسی و اطناب دارد و بخش کلامی فقهی آن اختصار مخل دارد و باید بازبینی شود.
  • نود و سه صفحه کلیات دارد و از آن به بعد وارد مفاهیم می‌شود و این مقدار کلیات زیاد است و در همان کلیات بعضی از مسائل منقح نشده است.
  • بحث سیاسی به‌هم‌ریخته است. نظریات جدا و صاحبان نظریه جدا و ادله نظریات جدا آورده شده درحالی‌که اگر هر نظریه با صاحب‌نظرانش و ادله آنها یک جا می‌آمدند موجب تشویش نمی‌شد.
  • تشابه و تداخل در نظریه‌های سیاسی وجود دارد و به مطابقت‌ها توجه کافی نشده است. حکومت واحده با رهبری واحد عملاً یکی هستند؛ ولی به‌عنوان دو نظریه آورده‌اند. اتحاد جماهیر با اتحادیه جهان اسلام یکی هستند؛ ولی باز تحت دو نظریه ذکر شده‌اند.
  • پیشینه تحقیق خوب است؛ ولی ضعیف است. مثلاً بهترین پیشینه تقریب را مرحوم واعظ‌زاده نوشته‌اند؛ ولی با اینکه عناوین ذکر شده در کتاب همان عناوین مرحوم واعظ‌زاده است، نامی از ایشان در پیشینه برده نشده است.
  • به نظریه امام خمینی، آیت‌الله مطهری، آیت‌الله واعظ‌زاده، آیت‌الله تسخیری، آیت‌الله جناتی، آیت‌الله اراکی، آیت‌الله مبلغی و آیت‌الله بی‌آزار شیرازی بی‌توجهی شده. بزرگانی چون آیت‌الله تسخیری و آیت‌الله واعظ‌زاده در این کتاب گم هستند؛ ولی در مقابل شخصی مثل اصغر افتخاری که فقط یک مقاله در مورد تقریب نوشته است به‌عنوان صاحب نظریه ذکر می‌شود.
  • انتساب برخی نظریه‌ها به افراد به شکل نادرست انجام شده است؛ مثلاً: در بحث رویکرد اجتماعی، تعایش سلمی را بدون هیچ سند و مدرکی به مقام معظم رهبری نسبت داده و آن را مبنای جمهوری اسلامی معرفی کرده است و در نتیجه‌گیری نیز همین مطلب را آورده است؛ درحالی‌که چنین نیست. یا محمد عبده و رشید رضا را در جریان تقریب سیاسی قرار داده است درصورتی‌که دلیل جداشدن محمد عبده از سید جمال اسدآبادی همین دیدگاه سیاسی بود. یا رشید رضا که صاحب نظریه معذریت فقهی است نامی از او در آن دیدگاه ذکر نکرده‌اند.
  • در برخی موارد به‌جای اینکه استدلال صاحبان نظریه‌ها را ذکر کنند، خودشان ادله‌ای برای نظریه آنها آورده‌اند.
  • در نتیجه‌گیری گفته‌اند تعایش سلمی بهترین گزینه و نظریه در باب وحدت و تقریب است. درحالی‌که تعایش سلمی پایین‌ترین مرحله وحدت و تقریب است.

——————————————————————–